اسم چاقی كه به میان میآید گمان میکنیم مسئله خوردن شیرینی ، فست فود یا تنقلات است.
چرا چاق می شویم؟
به نظر میرسد مشکل چاقی ، شیرینی و تنقلاتی که در اطرافمان هستند نیست بلکه نوعی بیماری ذهنی است که در پی آن فرد تحریک به خوردن میشود و تمایل به کمتحرکی دارد.
ارتباط بین ذهن و جسم بسیار نزدیک است به عبارتی جسم و ظاهر ما از نوع برنامهریزی ذهنی ما تبعیت میكند. در حقیقت كسانی كه تناسب اندام دارند، به خودشان سختی نمیدهند و همواره در حال پرهیز نمیباشند و كسانی هم كه چاق هستند، لزوماً همیشه در حال خوردن نیستند. در حقیقت قسمتی از رفتارهای ما بهصورت ناخودآگاه انجام میشوند و اگر بخواهیم این رفتارها را تغییر دهیم، باید از طریق برنامهریزی مجدد ذهن عمل کنیم.
با خوردن به مسائل خود پاسخ ندهیم!
معمولاً افراد چاقی که دست از پرخوری برنمیدارند، بهصورت ناخودآگاه با خوردن به اکثر مسائل پاسخ میدهند و برای برنامهریزی مجدد ذهن به کمک احتیاج دارند.
شاید تابهحال بارها شنیده باشید که افراد تنها از ده درصد مغز خود استفاده مینمایند. باید توجه داشت که ضمیر ناخودآگاه بسیار بزرگتر و نیرومندتر عمل میکند. و در حدود نود درصد دیگر از واکنشهای ذهنی ما را نیز همین قسمت تحت کنترل خود دارد.
ذهن ناخودآگاه عملکردی استثنایی دارد، فرض کنید یک تجربه منفی را در زندگی خود به دست آوردهاید. در این شرایط خاطره آن واقعه ناگوار در ذهن شما ثبت میشود. اگر در هر زمان دیگری با یک چنین رویدادی مواجه شوید، ضمیر ناخودآگاه بهطور خودکار آن خاطره منفی را به یاد میآورد، و فوراً احساسات، تصاویر و خاطرات مشابه را به ذهن میفرستد. سپس کلیه خاطرات گذشته را به یاد شما میآورد و به شما آموزش میدهد که چگونه میتوانید، با در نظر گرفتن کلیه احساسات و افکارتان، به آن پاسخ دهید.
افکاری که منجر به افسردگی و عدم رضایت در شما میشوند میتوانند منجر به اضافهوزن در شما شوند بنابراین، اگر از خودتان راضی باشید، شرایطی ایجاد میشود كه وزن شما متعادل میگردد و رضایت از خودتان بیشتر میشود. یکی دیگر از مواردی که میتواند منجر به اضافهوزن شود ، نیاز به حمایت است. افراد چاق احساس میکنند نیاز به حمایت دارند. به همین دلیل، بزرگ میشوند تا بتوانند از خودشان دفاع كنند.
علت اصلی چاقی من چیست؟
درست است که چاقی تا حدودی تحت تأثیر وراثت است و بهصورت ژنتیک به ما منتقلشده است، اما این فقط درصد بسیار کمی از مشکل چاقی ما را شامل میشود و بیشترین درصد این معضل به سبک زندگی، تصور منفی و انتخابهای اشتباه خود ما برمیگردد. همانطور که تمام کسانی که از تناسباندام برخوردارند فاقد ژن چاقی نمیباشند و لزوماً ژنتیک علت چاقی و نمود آن در ما نیست.
زمانی که باور میکنیم که محکومبه چاقی هستیم، دست از تلاش برمیداریم درنتیجه، هر غذایی که به دستمان برسد میخوریم. درواقع، این ژنتیک ما نیست که باعث چاقی ما میشود. بلکه، یأس و دلسردی ماست که نحوه زندگی ما رو تحت تأثیر قرار داده و بدترین انتخابهای غذایی را برای ما رقم میزند. ما هم به دلیل باور اشتباهی که داریم، به اکثر این انتخابهای غلط، نه نمیگوییم چراکه یا خودمان را محکومبه چاقی میدانیم و یا حوصله تلاش و رژیم گرفتن و ورزش کردن را نداریم و خودمان را با این فکر که چاقی را به ارث بردهایم، گول میزنیم.
توجه کنید در طول روز بیشتر توجهتان به چیست؟
اگر مُدام در طول روزتان به اضافهوزن و چاقی فکر میکنید ، و مُدام با دیگران و با خودتان درباره چاقی و اضافهوزن و انواع رژیم صحبت میکنید، در حال دور شدن از مسیر تناسباندام هستید! برای تناسباندام، به لاغری، و وزنی که قرار است به آن برسید فکر کنید.
یعنی به خواستهتان نه ناخواستههایتان.
اگر دوست دارید متناسب و لاغر شوید باید به آن فکر کنید و نسبت به آن آگاهیتان را افزایش دهید، نه یک دقیقه و نه یک ساعت و نه یک هفته، بلکه، برای تمام طول مسیر و در این مسیر برای تغییر عادتهایی که سالها به انجام آنها مشغول بودهاید به ارتباط با افکارتان و مهارتهایی نیاز دارید.