استرس قبل از تولد :
مجموعهای از تحقیقات در حال رشد نشان میدهد که استرس قبل از تولد میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر بارداری، سلامت مادر و رشد انسان در طول عمر داشته باشد. این تأثیرات ممکن است مستقیماً از طریق تغییرات فیزیولوژیکی مربوط به استرس قبل از تولد روی جنین در حال رشد یا غیرمستقیم از طریق تأثیرات استرس قبل از تولد بر سلامت مادر و نتیجه حاملگی رخ دهد که بهنوبه خود بر سلامت و رشد نوزاد تأثیر میگذارد. مطالعههای حیوانی و انسانی نشان میدهد که فعال شدن پاسخ استرس مادر و تغییرات ناشی از آن در فعالیت غدد درونریز و التهابی نقش دارد.
بر اساس یک مطالعه جدید، استرس در رحم میتواند تأثیر ماندگاری داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که ارتباطی بین شرایط روانی رایج و وقایع رخداده در طی رشد جنین وجود دارد. مطالعه جدید نشان میدهد که استرس منفی تجربهشده در رحم ممکن است در واکنش فرد به موقعیتهای استرسزا تا 40 سالگی تأثیر بگذارد.
نتایج همچنین نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض استرس قبل از تولد بهطور متفاوتی بر مردان و زنان تأثیر میگذارد و این تأثیرات ممکن است یکعمر ادامه داشته باشد.
استرس چه زمانی اتفاق میافتد؟
استرس زمانی اتفاق میافتد که خواستهها یا چالشها باعث شود مغز و بقیه اعضای بدن به تنش عاطفی یا جسمی واکنش نشان دهند. عوامل استرسزا را میتوان بهصورت مثبت یا منفی درک کرد.
استرس مثبت و منفی:
استرس مثبت ممکن است ناشی از موقعیتهایی باشد که فرد احساس میکند میتواند با آن کنار بیاید مانند چالشهای روزمره و مسئولیتهای مربوط به کار یا تحصیل. حتی شواهدی وجود دارد که نشان میدهد استرس دارای برخی از مزایای سلامتی است. بااینحال، اگر فرد احساس کند که بر آنها کنترل ندارد، عوامل استرسزای روزمره و متوسط را میتوان منفی دانست.
استرس منفی ممکن است بیشتر در حوادث تغییردهنده زندگی مانند طلاق، از دست دادن شغل یا مرگ یکی از عزیزان رخ دهد و دریافت حمایت روانشناسی میتواند به کاهش این تأثیرات کمک کند.
تأثیر در طول زندگی
در تحقیقی که بیش از 4 دهه طول کشید، دانشمندان 40 مرد و 40 زن را از قبل از تولد تا اواسط زندگی دنبال کردند تا مشخص کنند آیا استرس قبل از تولد باعث ایجاد تفاوت در تنظیم استرس در بزرگسالی میشود یا نه.
نیمی از شرکتکنندگان سابقه افسردگی اساسی یا روانپریشی داشتند که در حال بهبود بودند. نویسندگان گزارش کردند که افرادی که مادران آنها دارای عوارض زایمان مانند تب و پره اکلامپسی همراه با سطح بالای سیتوکین مادر بوده است، موجب سطح بالای افسردگی شده است.
آنها ارتباط بین پاسخهای عصبی شرکتکنندگان و قرار گرفتن در معرض استرس قبل از تولد در سایتوکاین های پیش التهابی را آزمایش کردند. محققان این کار را با نشان دادن تصاویر منفی و خنثی به شرکتکنندگان برای به وجود آوردن واکنش استرس درحالیکه افراد تحت MRI بودند، انجام دادند.
سیتوکین های پیش التهاب، ازجمله فاکتور نکروز تومور-آلفا (TNF-alpha) و اینترلوکین -6، تنظیمکنندههای سیستم ایمنی بدن هستند که تب و التهاب را در پاسخ به عفونت یا تروما آغاز میکنند. آنها همچنین میتوانند در پاسخ به استرس فعال شوند.
با توجه به اینکه مدار تنش شامل مناطقی است که در طول دورههای خاص بارداری بهطور متفاوتی در مغز زن و مرد توسعه مییابند و عملکرد آنها در طول عمر ما متفاوت است، این فرضیه را مطرح کردیم که تنظیم نامناسب این مدار در مغز زن و مرد مبتلا به این اختلالات، در رشد قبل از تولد تأثیر پایدار دارد.
نتایج اسکن MRI اختلافاتی را نشان داد که بهطور متوسط 45 سال بعد در اثر قرار گرفتن در سیتوکین های پیش التهابی ناشی از استرس مادران، بر مردان و زنان تأثیر میگذارد.
در میان تمام شرکتکنندگان، سطح پایینتر TNF-αقبل از تولد با فعالیت بیشتر در منطقه مغز به نام هیپوتالاموس ارتباط داشت. هیپوتالاموس مسئول هماهنگی فعالیت مغز و تنظیم کورتیزول (هورمون استرس) است.
بااینحال، فقط در مردان، سطح پایینتر TNF-α باعث ارتباط فعالتر بین هیپوتالاموس و ناحیه مغز که مسئول کنترل تکانهها و احساسات است، میشود.
در شرکتکنندگان زن، قرار گرفتن در معرض اینترلوکین 6(از گلبولهای سفید ترشح میشود و در پاسخهای ایمنی و التهابی نقش دارد) با افزایش فعالیت در هیپوکامپ (یک منطقه مغزی که به کنترل حافظه و تحریک مربوط به محرکهای استرسزا مربوط است) ارتباط دارد.
محققان همچنین دریافتند که نسبت TNF-alpha و اینترلوکین -10، سیتوکین ضدالتهاب، بر نحوه ارتباط هیپوکامپ و هیپوتالاموس تأثیر میگذارد. این تأثیر در ارتباطات نیز منوط به این بود که شرکتکننده مذکر باشد یا مؤنث.
پیشگیری و درمان
به گفته نویسندگان مطالعه جدید نشان میدهد که سطح بالای استرس مادر ممکن است بهطور متفاوتی بر رشد مغز و جنین نر و ماده تأثیر بگذارد و این تأثیرات سپس بر توانایی فرد در تنظیم استرس، احتمالاً در طول زندگی تأثیر میگذارد.
با توجه به اینکه این اختلالات روانپزشکی بهطور متفاوتی در مغز زن و مرد درحالتوسعه است، باید در مورد تأثیر آن بر مردان و زنان برای مداخله درمانی و پیشگیری اولیه فکر کنیم.
محدودیتهای مطالعه
این مطالعه برخی از همبستگیهای مبتنی بر داده را بین شرایط التهابی مادر و پاسخهای استرس به تصاویر در فرزندان آنها 45 سال بعد فراهم میکند. بااینحال، ازآنجاکه مطالعههای انجامشده کم بود، ممکن است نتیجهگیری کلی از یافتهها مناسب نباشد.
همچنین، درحالیکه تحقیقات بر اساس شواهد موجود مبنی بر استرس در دوران قبل از تولد با نتایج بدتر همراه است، هیچ تحقیقی تاکنون ارزیابی نکرده است که چگونه این شرکتکنندگان در شرایط واقعی به استرس پاسخ میدهند.
تحقیقات دیگر نشان میدهد که زنان استرس بیشتری نسبت به مردان دارند. در مطالعه حاضر، اختلافات ثبتشده در جنسیت ممکن است نشاندهنده استرس مزمن باشد که احتمالاً مربوط به فشارها و انتظارات جامعه است.
از هر 3 مادر که در این مطالعه شرکت کردهاند، 1 نفر مبتلا به بیماری عفونی و از هر 6 مادر 1 نفر مبتلا به پره اکلامپسی (شرایطی که باعث افزایش سطح سیتوکین میشود) بودهاند.
ازآنجاکه ترکیب گروه مطالعه نسبت به افرادی که دچار عوارض زایمان هستند تفاوت داشته است، ممکن است استفاده از یافتههای مطالعه در مورد استرس عمومی در تمام افراد باردار مفید نباشد.
آزمایش اثرات استرس بر سیستم ایمنی حیوانات
اثر آشفتگی روانشناختی مادران در دوران بارداری بر پاسخهای پس از تولد فرزندان به حوادث استرسزا در میمونهای رزوس نوجوان بررسی شد. شش میمون باردار بارها و بارها از قفسهای خود خارج شده و مدت کوتاهی در معرض سروصدای غیرقابلپیشبینی در اواسط تا اواخر حاملگی قرار گرفتند (روزهای 145- 90 بارداری) شش مادر باردار بدون مزاحمت بهعنوان گروه شاهد عمل کردند. این نتایج نشان میدهد که فرزندانی که مادرشان در دوران بارداری تحتفشار قرارگرفتهاند، ممکن است در اواخر زندگی پاسخگویی بیشتری نسبت به عوامل استرسزا نشان دهند و با یافتههایی که نشان میدهد استرس قبل از تولد ممکن است تأثیرات طولانیمدت بر واکنش رفتاری داشته باشد، موافق هستند.
مطالعات انسانی، اگرچه زیاد نیست، اما همین الگو را نشان میدهد که تغییرات مداوم را در عملکرد ایمنی در فرزندانی که مادرشان استرس را تجربه کرده است، نشان میدهد. بهطور خاص، تجربههای استرس حاملگی با افزایش آلرژی و آسم در دوران کودکی و همچنین کاهش پاسخ به عفونت و کاهش ایمنی در هنگام تولد همراه است. این اثرات میتواند در بزرگسالی نیز باقی بماند.
کلام آخر مقاله استرس قبل از تولد :
حوادثی ازجمله عوارض جدی بارداری، مانند پره اکلامپسی و عفونتها، میتواند منجر به استرس عمده شود. دانشمندان تأثیراتی را که استرس میتواند بر سلامت جسمی و روانی داشته باشد، تشخیص میدهند. اگر استرس طولانی شود، میتواند بر سیستم ایمنی بدن، دستگاه گوارش، سیستم قلب و عروق و سیستم تولیدمثل تأثیر بگذارد.
تأثیر استرس بر سیستم تولیدمثلی منطقهای از مطالعه است که در جامعه علمی در حال پیشرفت است. تحقیقات اخیر نشان داده استرس مادر میتواند بر بارداری و عملکرد متابولیکی جنین و رشد عاطفی و شناختی او تأثیر بگذارد.
مقاله اخیر در بررسی بینالمللی نوروبیولوژی نشان میدهد که استرس مادر ناشی از حوادث زندگی، بلایای طبیعی، اضطراب و افسردگی، خطر مشکلات عاطفی، رفتاری و شناختی کودک را در مراحل بعدی زندگی افزایش میدهد. بااینحال، دانشمندان مطمئن نیستند که این اثرات کوتاهمدت هستند یا ماندگارترند.
منابع:
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/8339867/
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5052760/