بالا رفتن سـطح توقعات مالي به بخـشي از فرهنـگ جامعـه تبدیل گرديـده است.
مطالعات نشان میدهند كه سلامت مردان نسبت به زنان از میزان كمتري برخوردار است. مردان روشهای زندگي نادرستتری دارنـد و بهسلامت خود نيز كمتر اهميت میدهند. مطالعه حاضر باهدف يافتن مهمترین عوامل بازدارنده فكري سلامت در مردان طراحیشده است.
معمولاً توجه بهسلامت، در بین مردان بالاي 50 سال نسبت به مردان 50 – 25 سال بیشتر است.
عوامل فکری بازدارنده سلامت مردان
عوامل اقتصادي :
مهمترین و فراگیرترین مورد است و موضوعات زیر را شامل می شود:
- بيكاري
- بیثباتی شغل
- بیثباتی درآمـد در مشاغل آزاد
- عدم تناسب درآمد با فعاليت شغلي
- تعدد مشاغل بهمنظور تـأمين نيازهـاي مـالي
- نداشـتن درآمـد مكفـي تـأمين هزینههای زندگي
- عدم تأمين مسكن
عوامل فرهنگي و اجتماعي :
به نظر میرسد عوامل فرهنگي و اجتماعی در جهت تغيير ارزشها، مادیگرایی و بالا رفتن سـطح توقعات مالي كه بهنوعی بخـشي از فرهنـگ جامعـه گرديـده، موجب شده كه مردان بهسلامت خود فكر نكنند .
دغدغههای خـانوادگي :
نگرانـي در تـأمين معـاش خـانواده و همچنین نگراني از آينده فرزندان ازجمله مباحثي است كه تحـت عنوان دغدغههای خانوادگي مطرح میگردد . دغدغههای خانوادگي افراد را میتوان بـه دو زيرگـروه عمـده تقـسيم نمـود . ايـن دو زيرگروه عبارتاند از :
1.دغدغههای همـسري
2.دغدغههای پدري
فقدان تأمين اجتماعي :
بهصورت نگراني از آينده، درگیریهای ناشـي از عـدم امنيـت اقتـصادي، نگراني از بيماري سرپرست خانواده ناشي از فشار كـار و مسائل اقتصادي، بيكاري، اولويت تأمين اقتصادي خـانواده بـر سـلامت فردي و نظام ناقص بیمههای خدمات درماني
میباشند.
ضعف مديريت كلان اجتماعي :
عدم برنامهریزیهای اجتمـاعي و مشكلات مديريتي جامعه از عواملي است كـه موجبـات دغدغـه فكري مردان را باعث میگردد.
مسائل زیستمحیطی :
کمترین تأثیر را بر سلامت فکری مردان دارد که نظیر آلودگیهای صوتي و آلودگیهای هوا، معضل ترافيك و اسـترس زندگي شهري است که ازجمله دغدغههای مـردان میباشند.