تعصب وزنی :
تعصب نسبت به افراد چاق یک مسئله اصلی در جامعه ما است. این نوع تعصب اثرات منفی بر روی قربانیان دارد و ما باید آن را ریشهکن کنیم. برای انجام این کار، باید بتوانیم درک کنیم که تعصب در برابر وزن چیست و چرا این نوع تبعیض غیرقابلقبول است.
تعصب وزنی نگرشهای منفی، اعتقادات، قضاوتها، کلیشهها و اقدامات تبعیضآمیز است که افراد را فقط به دلیل وزن آنها هدف میدهند. این اقدامات میتواند آشکار یا ظریف باشد و در هر زمینهای، ازجمله اشتغال، مراقبتهای بهداشتی، آموزش، رسانههای جمعی و روابط با خانواده و دوستان رخ دهد. همچنین اشکال مختلفی دارد مانند اشکال کلامی، نوشتاری، رسانهای، آنلاین و غیره. این تعصب غیرانسانی و مضر است و میتواند منجر به پیامدهای نامطلوب جسمی و روانی شود و یک هنجار اجتماعی را به وجود آورد که افراد را به حاشیه میبرد.
تعصب وزن بهعنوان نگرش منفی نسبت به دیگران و اعتقادات وی به دلیل وزن آنها تعریف میشود. این نگرشهای منفی با کلیشهها و یا تعصب نسبت به افراد دارای اضافهوزن و چاقی آشکار میشود.
تعصب درونی وزن، داشتن عقاید منفی در مورد خود به دلیل وزن یا سایز است. تعصب در برابر وزن میتواند منجر به ناهنجاری چاقی شود، این نشانه یا برچسب اجتماعی است که به فردی که قربانی تعصب است، زده میشود.
تعصب به چاقی شامل اقداماتی علیه افراد چاق است که میتواند باعث طرد و گوشهنشینی و نابرابری شود. بهعنوانمثال، در مواردی که افراد چاق از مراقبتهای بهداشتی کافی برخوردار نیستند یا در محل کار یا محیطهای آموزشی مورد تبعیض قرار میگیرند.
نمونههایی از تعصب وزنی
شواهد واضح است که افرادی که “لاغر” یا “متوسط” هستند، تحت تعصب مشابه با کسانی که اضافهوزن دارند، قرار نمیگیرند. افراد با جثه بزرگتر در مقایسه با همسنهای لاغر خود، از تبعیض در محافل اجتماعی گرفته تا تعصبات اساسی توسط هنگام مصاحبه در شرکتهای بزرگ، با موانع بیشتری روبرو میشوند. در زیر چند نمونه از مواردی که تعصب وزنی رخ میدهد آورده شده است.
مدارس
کودکان خردسال از همان سال اول تحصیل خود به دلیل وزنشان مورد تمسخر قرار میگیرند: بهعنوانمثال، در یک مهدکودک زنی گزارش داد که دختر دوستش در مهدکودک پسازاینکه یکی از دانش آموزان او را “چاق” خواند، با اشک و گریه به خانه آمد.
محل کار
افراد چاق به دلیل وزن خود کمتر استخدام میشوند. در یک نظرسنجی مستقل از حدود 1000 کارفرما، 45٪ از مدیران استخدام اعلام کردند که تمایل کمتری برای جذب متقاضی چاق دارند.
مراکز پزشکی
تأخیر در مراقبت و یا نگرشهای نادرست پزشکان که تصور میکنند اضافهوزن، نتیجه مستقیم وزن آنها است. نظرسنجیها نشان داده که بیش از نیمی از بیماران مبتلا به اضافهوزن از ترس وزن یا سرزنش، قرارهای پزشکی و غربالگریهای پزشکی را به تعویق میاندازند یا لغو میکنند. در بزرگسالان، تعصب در وزن میتواند مسائل مربوط بهسلامتی را تداوم میبخشد. ازآنجاکه بیماران با وزن بالاتر گزارش میکنند که احتمالاً پزشکان خدمات لازم را به دلیل چاقی به آنها ارائه نمیدهند و تمایز را تجربه میکنند، تمایل بیشتری دارند که از قرار ملاقات پزشکی نیز اجتناب کنند.
خطرات تعصب وزن
شرمندگی از ظاهر بدن و چربی تاکتیکی مؤثر برای کاهش وزن افراد نیست. درواقع، این کار خطرناک است.
تحقیقات نشان میدهد که تعصب به وزن باعث پرخوری و افزایش وزن میشود که هر دو ازنظر جسمی و روحی مضر هستند. همچنین در شرمندگی افراد نقش دارد.
تصویر بدن و اختلالات خوردن
افرادی که اضافهوزن دارند، دچار اختلالات خوردن میشوند. فعالیتهای اساسی مانند ورزش، خوردن یک وعده غذایی و خرید ممکن است باعث تحریک و یا احساس عدم پذیرش بدن فرد شود، درنتیجه احساس شرم و اضطراب را افزایش میدهد.
افراد با جثه کوچکتر نیز تحت تأثیر تعصب نسبت به وزن قرار میگیرند. ترس از چاق بودن میتواند برخی از رفتارهایی را که میتواند باعث اختلالات خوردن شود و حتی میتواند بهبودی را دشوارتر کند.
پایین آوردن عزتنفس از خطرات تعصب وزنی
خجالت دادن افراد چاق روش مؤثری برای کمک به آنها در کاهش وزن نیست. در عوض، انجام این کار میتواند باعث شود که افراد با جثه بزرگتر عزتنفس پایینی داشته باشند و همچنین تمایل کمتری به دنبال مراقبتهای پزشکی داشته باشند. قضاوتها و کلیشهها با سایز بدن افزایش مییابد، به این معنی که یک فرد دارای اضافهوزن اغلب در مورد وزن خود موردانتقاد قرار میگیرد.
طبق OMA، قلدری و آزار و اذیت در مورد وزن کودکان با افسردگی، اضطراب و تصویر منفی بدن ارتباط دارد.
عزتنفس پایین در مورد تصویر بدن فرد میتواند منجر به تعصب شود. نارضایتی از بدن چندین عامل خطر ازجمله تغذیه تحریفشده را به همراه دارد که تخمینهای OMA تقریباً 20٪ نوجوانانی را که نگران وزن خود هستند تحت تأثیر قرار میدهد. علائم تغذیه تحریفشده شامل محدود کردن غذا، دویدن زیادی، پاکسازی و استفاده از ملین یا دیورتیک ها برای تشویق به کاهش وزن است.
ادامه ندادن درمان برای لاغری
چاقی بهخودیخود یک خطر سلامتی است؛ اما تعصب در مورد بیماران دارای اضافهوزن در سیستم مراقبتهای بهداشتی میتواند باعث احساس خجالت و شرم شود. به بیمارانی که در مورد نگرانیهای مربوط به وزن با پزشکان خود صحبت میکنند، اغلب دستور داده میشود که رژیمهای کاهش وزن را دنبال کنند. کسانی که موفق نیستند ممکن است خود را به دلیل عدم توانایی در لاغر شدن، ناراحت کنند و ویزیتهای پیگیری خود را از ترس پاسخ پزشک خود لغو کنند. این بهویژه در مواردی که وزن بیشازحد و بدون تغییر میتواند نتیجه یک مسئله اساسی باشد که نیاز به کاوش بیشتر دارد و میتواند مشکلساز باشد.
آیا میتوان تعصب وزن را از بین برد؟
غلبه بر تعصب در وزن میتواند با افزایش آموزش در مورد دلایل چاقی و همچنین تمرکز بیشتر بر تأثیر روانی مبتلایان به این بیماری حاصل شود. برنامههای آموزش پیشرفته، گروههای حمایتی و ذهنیت تغییریافته همه ابزار قدرتمندی در مبارزه با تعصب وزن، از بین بردن تبعیض مبتنی بر وزن و پذیرش برابر برای افراد در هراندازه هستند.
کلام آخر:
تعصب وزنی عمیقاً در فرهنگ ما نقش بسته است، اما همه ما میتوانیم سهم خود را برای آموزش خود در این زمینه انجام دهیم و همچنین بپذیریم که در آن تعصب ذاتی شریک بودهایم. توجه به این نکته مهم است که اگر اضافهوزن بر سلامتی فرد تأثیر میگذارد، نگرش مثبت به بدن و هدف کاهش وزن اضافی کاملاً مناسب است. تا وقتیکه تمرکز روی سلامتی باشد، شما باید همه نوع بدن افراد چه لاغر و چه چاق را بپذیرید.
منابع:
https://www.verywellmind.com/what-is-weight-stigma-1138201
https://www.obesityaction.org/action-through-advocacy/weight-bias/