اختلال در غذا خوردن پيچيده و چندوجهی است.
“اختلالات خوردن” طیف وسیعی از رژیـم گرفتن بیشازاندازه تا سندرم کامل اختلالات خوردن را دربر میگیرد.
بهترين پیشبینی کنندههای پيشرفت درمان در روان درمانگري متمركز:
- خود آشکارسازی ( بروز افکار و هیجانات )
- درگيري عاطفي ( تعلق داشتن به افراد خاصی )
اختلال در غذا خوردن پيچيده و چندوجهی است و به فشارهاي اجتماعي و فرهنگي حساسيت زيادي دارد. نكته مشترك در همه اين نظریهها اين است كه تغذيه با مسائل روانشناختی رابطه دارد.
بيماران مبتلابه بیاشتهایی عصبي وزن ازدستداده و ترس از چاق شدن دارند و ديدگاه آنها نسبت به وضعيت ظاهري و وزن بدن مختل میشود . بيماران مبتلابه پرخوري عصبي نيز با دورههای مكرر سورچراني و روشهای نامناسب كنترل وزن ازجمله استفراغ خودخواسته و سوءاستفاده از ديورتيك ها (داروهای مدر) و مسهلها مشخص میشود.
عوارض عمده اختلالات در غذا خوردن عبارتاند از :
اختلالات الكتروليتي، مايعات بدن و آريتمي ها
بیاشتهایی عصبي :
- امتناع از حفظ وزن حداقلي براي سن و قد (BMI زیر 17.5).
- ترس شديد از افزايش وزن يا چاق شدن حتي باوجود کموزنی.
- كاهش وزن خودخواسته از طريق خودداري از مصرف غذاهاي چاقکننده، تهوع خودخواسته، ورزش شديد و استفاده از سركوب کنندههای اشتها يا ديورتيك ها.
- اختلال در تصوير ذهني كه فرد هميشه از شكل بدني خود (body image) میترسد.
- اختلال گسترده در هورمونهای درونریز بهخصوص در محور هيپوتالاموس- هيپوفيز و غدد جنسي. در صورت وقوع در پيش از بلوغ، وقايع بلوغ به تأخير افتاده يا متوقف میشود.
درمان تغذیهای چاقي ناشي از اختلالات خوردن:
از طريق يك مدل رفتاري جديد ميزان برگشت وزن را به حداقل برساند.
اين مدل بر سه فاكتور اساسي تكيه میکند :
١- كمك به بيمار براي قبول و ارزشگذاری بر ميزان وزن ازدستداده شده و وزن حاصله.
٢- تشويق بيمار براي وفق پيدا كردن باثبات وزن نه تشويق براي كاهش وزن بيشتر بهعنوان هدف.
٣- آموزش اصول و مهارتهایی براي كنترل وزن و قادر بودن براي بهکارگیری آنها.
درمان مدتزمانی در حدود 11 ماه را دربر میگیرد و مشتمل بر دو بخش است:
- كاهش وزن
- نگهداري وزن
بخش کاهش وزن
هدف بخش اول كاهش وزن و مطرح كردن موانع نگهداري وزن است.
در انتهاي اين بخش مريض ديگر نبايد كاهش وزن بيشتري را در تصور داشته باشد و برعكس بايد كنار آمدن با وزن موجود را قبول كند .
بخش نگهداری وزن
بخش دوم بر كمك به بيمار براي كسب تصوري از فكر و مهارتهای رفتاري لازم براي حفظ طولانیمدت وزن متمركز میشود. برنامه كاهش وزن موردنظر مشتمل بر برخي سیاستها و دستورالعملها است كه مراحل به ترتيب عبارتاند از:
مرحله اول: شروع رژيم
در طي آن به بيمار در مورد كاهش وزن و نگهداري وزن اطلاعاتي داده میشود.
مرحله دوم: پایهگذاری يك رژيم كاهش وزن ؛ حفظ و ادامه رژيم
این مرحله از جلسه دوم شروع میشود. در اين مرحله سعي میشود بيمار رژيمي محدود و در حدود 1500 كالري را انتخاب و مصرف نمايد. بیمار تشویق میشود تا رژيم موردنظر خود را با توجه به علايق و غذاهاي موردتوجه خود طرحریزی كند.
مرحله سوم: مطرح كردن موانع كاهش وزن
مرحله ی سوم که بهموازات مرحله دوم حركت میکند سعي در شناساندن مشكلات در سر راه رعايت رژيم کمکالری میکند.
مشكلاتي از قبيل:
- عدم پايش غذاي مصرفي
- اشتباه در انتخاب غذا
- مصرف الكل زياد
- ميان وعدههای مكرر
- غذا خوردن در شرايط خاص روحي و رواني
مرحله چهارم: معرفي تغذيه صحيح
يعني آموزش به بيمار كه چگونه غذا بخوريم و وزن را افزايش ندهيم.
مرحله پنجم: بنا نهادن يك شيوه زندگي فعالتر
فعالتر بودن در عموميت را در نظر دارد نهفقط افزايش فعاليت ورزشي.
مرحله ششم: دلايل كاهش وزن و تأكيد بر آنها
در اين مرحله به متوجه كردن بيمار به شكل و ابعاد بدن خودش توجه میشود تا نسبت به برخي بيماران كه از حضور در مجامع عمومي خودداري میکنند، كمك شود و بدینوسیله تحريك شوند تا بهطور دائم شكل و ابعاد بدني خودشان را چك كنند.
مرحله هفتم: آگاهی نسبت به اهداف کاهش وزن
در اين مرحله بيمار نسبت به اهداف كاهش وزن خودآگاهی پيدا میکند تا اهداف جانبي جاي اهداف اصلي را نگيرد. بيمار تشويق میشود تا وزن ازدستداده خود و وزن حاصله خود را موردتوجه قرار دهد و براي آنها بها و ارزش قائل باشد.
مرحله هشتم: آگاه سازی بیشتر اهداف کاهش وزن
در اين مرحله نيز كه بهموازات مرحله قبلي قرار دارد اهداف اصلي بيمار موردتوجه قرار میگیرد و پررنگ سازي میشود. در كل اين درمان در 24 تا 30 هفته اول به دنبال كاهش وزن است. بعدازاین مرحله شايد كاهش وزن كمتر شود يا متوقف شود . بنابراين در موارد 6 و 7 و 8 اين تفاوت بين وزن موردتقاضا و وزن کسبشده موردتوجه قرار میگیرد و بر شكل و ابعاد حاصلشده توجه میشود و به اين طريق بيمار خود به دنبال راهي براي نگهداري وزن خواهد بود.
در اين قسمت ما به دنبال راهي براي كنترل و نگهداري وزن هستيم و آموزشهایی چون پايش منظم وزن بيمار, آموزش فرهنگ صحيح تغذيه و آموزش مهارتهای كاهش وزن و يا نگهداري آن را در برمیگیرد كه مواردي چون كاهش دريافت و افزايش فعاليت را با خود به همراه دارد.
خطرات اختلالات خوردن
اختلالات خوردن میتواند خطرات جسماني و رواني زيادي براي فرد به دنبال داشته باشد. زيرا مشخصشده است كه اين قبيل افراد معمولاً ديدگاه درستي در مورد خود و محيط اطرافشان نداشته و نگرشي منفي نسبت به بدن خوددارند كه آنها را همواره دچار گناهمینماید . ازاینرو قبل از هر اقدامی لازم است به مسائل روانشناختی آنها توجه شده و دیدگاههای آنها در مورد وزن و بدن تصحيح شود. نكته مهم براي مديريت شرايط اين افراد تأمین اطلاعات مناسب در مورد مسائل تغذیهای، وزن مطلوب بدني، ميزان چربي مناسب براي سلامت بدني است .